[اسم]

die Gliederung

/ˈɡliːdəʀʊŋ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Gliederungen] [ملکی: Gliederung]

1 ساختار

مترادف و متضاد Aufbau Struktur
  • 1.Die Gliederung muss überarbeitet werden.
    1. این ساختار باید اصلاح بشود.
  • 2.Seine Präsentation hatte eine klare Gliederung.
    2. ارائه او یک ساختار روشن داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان