[اسم]

die Härte

/ˈhɛʁtə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Härten] [ملکی: Härte]

1 سختی محکمی

مترادف و متضاد Festigkeit Stabilität Widerstand Weiche
  • 1.Die Härte des Holzes sollte berücksichtigt werden..
    1. سختی چوب باید در نظر گفته شود.
  • 2.Dies sind Stoffe mit unterschiedlicher Härte.
    2. این‌ها موادی با سختی متفاوت هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان