[قید]

höchstens

/ˈhøːçtəns/
غیرقابل مقایسه

1 حداکثر در نهایت

  • 1.Die Fahrt von München nach Hamburg dauert höchstens zehn Stunden.
    1. رانندگی از مونیخ به هامبورگ حداکثر ده ساعت طول می‌کشد.
  • 2.Ich habe wenig Zeit. Ich kann höchstens eine Viertelstunde bleiben.
    2. من خیلی کم وقت دارم. من می‌توانم حداکثر یک ربع ساعت بمانم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان