[فعل]

herkommen

/ˈheːɐ̯ˌkɔmən/
فعل ناگذر
[گذشته: kam her] [گذشته: kam her] [گذشته کامل: hergekommen] [فعل کمکی: sein ]

1 آمدن (به اینجا) آمدن

  • 1.Er kam her und fing sofort an zu reden.
    1. او به اینجا آمد و بلافاصله شروع به صحبت کرد.
  • 2.komm bitte her!
    2. لطفا به اینجا بیا!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان