[قید]

herum

/hɛˈʀʊm/
غیرقابل مقایسه

1 دور اطراف، گرد، حول و حوش

  • 1.Während der Pause laufen alle Kinder normalerweise herum und spielen.
    1. تمامی کودکان معمولا در زمان استراحت در اطراف می‌دوند و بازی می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان