[فعل]

hinterfragen

/hɪntɐˈfʁaːɡn̩/
فعل گذرا
[گذشته: hinterfragte] [گذشته: hinterfragte] [گذشته کامل: hinterfragt] [فعل کمکی: haben ]

1 وارسی کردن به‌دقت بررسی کردن

مترادف و متضاد prüfen untersuchen
  • 1.Der Lehrer ermutigte die Schüler, zu hinterfragen, was sie hörten.
    1. آموزگار دانش‌آموزان را تشویق می‌کرد چیزی را که می‌شنیدند به‌دقت بررسی کنند.
  • 2.Der Manager hinterfragte die Beweggründe seines Angestellten.
    2. مدیر انگیزه‌های کارمندش را وارسی کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان