[اسم]

der Hinweis

/ˈhɪnˌvaɪ̯z/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Hinweise] [ملکی: Hinweises]

1 نشانه سرنخ

مترادف و متضاد Anhaltspunkt Anzeichen Indiz
  • 1.Das war ein deutlicher Hinweis.
    1. این یک نشانه واضح بود.
  • 2.Die Polizei hat viele Hinweise zum Unfall bekommen.
    2. پلیس سرنخ های زیادی در مورد حادثه به دست آورده‌است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان