[قید]

immer wieder

/ˈɪmɜ vˈiːdɜ/
غیرقابل مقایسه

1 بارها و بارها همواره، همیشه

  • 1.Um etwas gut zu lernen, muss man immer wieder üben.
    1. آدم برای این‌که چیزی یاد بگیرد بارها و بارها باید تمرین کند.
  • 2.Wir haben die gleichen Probleme immer wieder.
    2. ما همیشه این مشکلات شبیه به هم را داریم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان