[اسم]

der Impuls

/ɪmˈpʊls/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Impulse] [ملکی: Impulses]

1 انگیزه محرک

مترادف و متضاد Anregung Anstoß
  • 1.Die Reise gab dem Schriftsteller neue Impulse für sein Schaffen.
    1. سفر به نویسنده انگیزه‌هایی تازه برای (خلق) اثرش داد.
  • 2.Seine Worte geben dem Gespräch einen neuen Impuls.
    2. واژگان او به گفت‌وگو(یش) انگیزه‌ای تازه دادند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان