1
نسنجیده (سخن) گفتن
حرف نامربوط گفتن، پرت و پلا گفتن
1.Mit dem Witz über Schwiegermütter ist mein Mann ganz schön ins Fettnäpfchen getreten.
1.
با شوخیای درباره مادرزنها، شوهر من کاملا نسنجیده حرف زد.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحتاللفظی این عبارت "در کاسه کوچک چربی داخل شدن" است. احتمالا از آن جهت که در گذشته کاسه چربیای در خانههای کشاورزان برای تمیز کردن چکمهها وجود داشته است و کسی که بی حواس پا در آن میگذاشته با خشم اهالی خانه روبرو میشده است؛ این عبارت کنایه از کار یا حرف نسنجیده و نامعقول دارد.