Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . کارگردانی کردن
2 . ایجاد کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
inszenieren
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
کارگردانی کردن
اجرا کردن
2
ایجاد کردن
پدید آوردن
تصاویر
کلمات نزدیک
insulin
inständig
instrumentenmesse
instrumentalmusik
instrument
inszenierung
intakt
integer
integration
integrationsbeauftragte
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان