1.Die Konkurrenz und die hohen Lohnkosten brechen ihm noch das Genick.
1.
رقابت و دستمزدهای بالا او را نابود میکند.
2.Marketingfehler können jungen Unternehmen schnell das Genick brechen.
2.
اشتباهات بازاریابی میتواند به سرعت شرکتهای جوان را از بین ببرد.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحتاللفظی این عبارت "گردن کسی را شکستن" است و از آن جهت که شکستن گردن کسی سبب مرگ و نابودی او میشود، این عبارت کنایه از "نابود کردن" یا "از بین بردن" دارد.