1.Der Verkäufer schmierte ihm so lange Honig ums Maul, bis er das Auto schließlich kaufte.
1.
فروشنده آنقدر چاپلوسی او را کرد تا در نهایت اتومبیل را خرید.
2.Wir müssen unserer Chefin Honig um den Mund schmieren.
2.
ما باید چاپلوسی رئیس خود را بکنیم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحتاللفظی این عبارت "به دور دهان کسی عسل مالیدن" است. احتمالا به علت آنکه مربیان خرس به دور دهان خرسها در صورت انجام تمرین موفقی عسل میمالیدند یا به آنها عسل میدادند؛ کنایه از "چاپلوسی کردن" دارد.