2.lch habe ihm gesagt, er dart noch nicht alleine fahren. Na, warte, den mache ich zur Schnecke!
2.
من به او گفتم که اجازه ندارد به تنهایی رانندگی بکند. نه صبر کنم، دعوایش میکنم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحتاللفظی این عبارت "کسی را حلزون کردن" است. حلزون به علت ناتوانی و هم چنین کند بودن، در اینجا به عنوان نمادی برای تحقیر به کار برده شده است و به طور کلی این عبارت کنایه از "دعوا کردن" یا "سرزنش کردن" دارد.