[عبارت]

jemandes wunder Punkt

/jeːmandəs vʊndɐ pʊŋkt/

1 نقطه ضعف (کسی) نقطه حساس (کسی)

  • 1.Er hat seine Prüfung wieder nicht bestanden, und das ist sein wunder Punkt.
    1. او دوباره در امتحانش قبول نشده‌است و این نقطه حساس او است.
  • 2.Es war immer ein wunder Punkt für mich gewesen, dass mein Kind niemals den Namen Mozart tragen durfte.
    2. این همواره یک نقطه ضعف برای من بوده‌است که کودکم هیچوقت اجازه داشتن اسم "موتزارت" را نداشته است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان