[اسم]

das Körperbild

/kˈœɾpɜbˌɪlt/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Körperbilder] [ملکی: Körperbild(e)s]

1 تصویر بدنی

  • 1.Insbesondere Männer nehmen diese Droge, um ihr Körperbild zu verbessern und attraktiver für die Frauen zu sein
    1. علی‌‌الخصوص مردان از این دارو استفاده می‌کنند تا تصویر بدنی خود را بهتر کنند و برای زنان جذاب‌تر باشند.
  • 2.Sie haben ein negatives Körperbild von sich selbst.
    2. آن‌ها تصویر بدنی منفی‌ای از خود دارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان