[اسم]

die Küste

/ˈkʏstə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Küsten] [ملکی: Küste]

1 ساحل

  • 1.Die Bewohner der Küste wurden vor Hochwasser gewarnt.
    1. به ساکنین ساحل در مورد بالاآمدن سطح آب هشدار داده شد.
  • 2.Unser Dorf liegt direkt an der Küste.
    2. روستای ما دقیقا کنار ساحل است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان