[اسم]

das Kalbfleisch

/ˈkalpˌflaɪ̯ʃ/
غیرقابل شمارش خنثی
[ملکی: kalbfleisch(e)s]

1 گوشت گوساله

  • 1.Ein richtiges Wiener Schnitzel muss aus Kalbfleisch sein.
    1. یک کتلت واقعی وینی باید از گوشت گوساله باشد.
  • 2.Ich esse gerne Kalbfleisch, weil es nicht so fett ist.
    2. من ترجیحا گوشت گوساله می‌خورم زیرا که چربی زیادی ندارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان