[اسم]

die Kampagne

/kamˈpanjə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Kampagnen] [ملکی: Kampagne]

1 کارزار کمپین

مترادف و متضاد Aktion Maßnahmen Operation
  • 1.Das war eine Kampagne gegen einen Politiker.
    1. این کارزاری در مخالفت با یک سیاست‌مدار بود.
  • 2.Die Kampagne gegen das Rauchen hat Erfolg.
    2. کمپین در مخالفت با سیگارکشیدن موفق بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان