[اسم]

die Kernenergie

/kˌɛɾnənɜɡˈiː/
قابل شمارش مونث
[جمع: Kernenergien] [ملکی: Kernenergie]

1 انرژی هسته‌ای

  • 1.Die Bedeutung der Kernenergie wird in diesem Bericht überschätzt.
    1. در این گزارش اهمیت انرژی هسته‌ای تخمین زده شده‌است.
  • 2.Ich spreche natürlich von der Kernenergie.
    2. من طبیعتاً دارم راجع به انرژی هسته‌ای صحبت می‌کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان