[اسم]

die Kette

/ˈkɛtə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Ketten] [ملکی: Kette]

1 زنجیر

  • 1.Das Tor ist mit einer Kette verschlossen.
    1. در به‌وسیله زنجیر قفل شده‌است.
  • 2.Die Kette ist gerissen.
    2. زنجیر پاره شده‌است.

2 گردنبند

  • 1.Frau Huber bekommt zu Weihnachten eine schöne Kette.
    1. خانم "هوبر" برای کریسمس یک گردنبند زیبا (هدیه) می‌گیرد.
  • 2.Ich habe zum Geburtstag eine goldene Kette bekommen.
    2. من برای تولد یک گردنبند طلا گرفتم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان