[فعل]

knabbern

/ˈknabɐn/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: knabberte] [گذشته: knabberte] [گذشته کامل: geknabbert] [فعل کمکی: haben ]

1 گاز زدن گاز کوچک زدن

  • 1.Er knabbert an seinem Brot.
    1. او به نانش گاز کوچک می‌زند.
  • 2.Meine Hasen knabbern Karotten.
    2. خرگوش‌های من به هویج‌ها گاز می‌زنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان