[اسم]

die Kolumne

/koˈlʊmnə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Kolumnen] [ملکی: Kolumne]

1 ستون نوشتاری

مترادف و متضاد spalte
  • 1.Die Aufteilung eines Textes in Kolumnen führt zu einer kürzeren Zeilenlänge und ermöglicht so ein schnelleres Lesen.
    1. تقسیم یک متن به ستون‌های نوشتاری منجر به اندازه کوتاه خطوط می‌شود و مطالعه‌ای سریع را ممکن می‌سازد.
  • 2.Ich schreibe eine Kolumne für eine Zeitung.
    2. من یک ستون نوشتاری برای یک روزنامه می‌نویسم.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان