[عبارت]

Kopf und Kragen riskieren

/kɔpf ʊnt kʁaːgən ʁɪskiːʁən/

1 خطر کردن (مال و جان) به خطر انداختن

  • 1.Die meisten jüdischen Kaufleute, die zuvor mit polnischen Bauern Handel getrieben hatten, gaben ihr Geschäft auf; wer sich weigerte, riskierte Kopf und Kragen.
    1. بسیاری از تاجرهای یهودی که قبلا با دهقان‌های لهستانی معامله انجام می‌دادند، از کسب و کار خود صرف نظر کردند؛ کسی که امتناع می‌کرد مال و جان خود را به خطر می‌انداخت.
  • 2.Er ist mein bester Freund, für ihn riskiere ich Kopf und Kragen.
    2. او بهترین دوست من است، من برای او خطر می‌کنم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "سر و گردن خود را به خطر انداختن" است و احتمالا از آنجایی که در جنگ‌های قرون وسطی، بالاتنه مهم ترین نقطه بدن در مبارزات با شمشیر بود؛ کنایه از "(مال و جان) به خطر انداختن" یا "خطر بزرگی کردن" دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان