[اسم]

die Kosmetik

/kɔsˈmeːtɪk/
قابل شمارش مونث
[ملکی: Kosmetik]

1 لوازم آرایشی

  • 1.Die Kosmetikabteilung ist im Erdgeschoss.
    1. بخش لوازم آرایشی در طبقه هم‌کف است.
  • 2.Sie gibt viel Geld für Kosmetik aus.
    2. او پول زیادی برای لوازم آرایشی خرج می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان