[اسم]

der Kram

/kʀaːm/
غیرقابل شمارش مذکر
[ملکی: Kram(e)s]

1 خرت و پرت آت و آشغال، خرده‌ریز

  • 1.Der ganze Dachboden ist voll von altem Kram
    1. تمام زیر شیروانی پر از خرت و پرت کهنه است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان