[اسم]

der Kundendienst

/ˈkʊndn̩ˌdiːnst/
قابل شمارش مذکر
[جمع: kundendienste] [ملکی: kundendienst(e)s]

1 خدمات مشتری خدمات پس از فروش

  • 1.Der Kundendienst kam sofort und hat die Maschine repariert.
    1. خدمات مشتری سریع آمد و دستگاه را تعمیر کرد.
  • 2.Die kostenlose Lieferung gehört bei uns zum Kundendienst.
    2. تحویل رایگان قسمتی از خدمات پس از فروش ما است. [به خدمات مشتری ما تعلق دارد.]
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان