[صفت]

lebenswert

/lˈeːbənsvˌeːɾt/
قابل مقایسه

1 دارای ارزش زندگی

  • 1.Ich will sein Leben lebenswert machen.
    1. من می‌خواهم کاری کنم که زندگی‌اش ارزش زندگی‌کردن را داشته باشد.
  • 2.Wie wird die Zukunft für alle Menschen lebenswert?
    2. چگونه آینده برای انسان‌ها ارزش زندگی‌کردن را خواهد داشت؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان