[قید]

lediglich

/ˈleːdɪklɪç/
غیرقابل مقایسه

1 صرفاً تنها، فقط

مترادف و متضاد alleinig nur
  • 1.Die Versicherung zahlt lediglich 60 % der Kosten.
    1. بیمه صرفاً 60 درصد هزینه را می‌پردازد.
  • 2.Er hat lediglich seine Aufgabe erfüllt.
    2. او فقط وظایفش را انجام داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان