[صفت]

listig

/ˈlɪstɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: listiger] [حالت عالی: listigsten]

1 مکار حیله‌گر

مترادف و متضاد listenreich trickreich
  • 1.Er ist ein listiger Bursche.
    1. او یک پسر حیله‌گر است.
  • 2.In der griechischen Mythologie ist Prometheus der listigsten, der den Göttern das Feuer raubt.
    2. در اسطوره‌شناسی یونان "پرومته" مکارترین است که آتش را از خدایان می‌دزدد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان