[اسم]

die Magenschmerzen(pl)

/mˈɑɡənʃmɜtsən/
قابل شمارش جمع

1 دل‌درد معده‌درد

  • 1.Ich habe Magenschmerzen, Herr Doktor.
    1. آقای دکتر، من دل‌درد دارم.
  • 2.Nach den Magenschmerzen verlor er Gewicht.
    2. او بعد از دل‌درد، وزن کم کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان