[اسم]

die Medieninformatik

/mˌeːdiːnˌɪnfɔɾmˈɑtiːk/
غیرقابل شمارش مونث
[ملکی: Medieninformatik]

1 انفورماتیک رسانه

  • 1.Er hat Medieninformatik studiert.
    1. او در رشته انفورماتیک رسانه تحصیل کرده‌است.
  • 2.Es war Anfang 2007 als ich mein Studium der Medieninformatik begann.
    2. اوایل سال 2007 بود که من تحصیل در رشته انفورماتیک رسانه را آغاز کردم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان