[اسم]

das Meeting

/ˈmiːtɪŋ/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Meetings] [ملکی: Meetings]

1 جلسه گردهمایی

  • 1.Beim Meeting tauschten wir viele Ideen aus.
    1. ما ایده‌های متعددی را در جلسه مبادله کردیم.
  • 2.Er war während des Meetings sehr sicher.
    2. او در زمان جلسه خیلی مطمئن بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان