Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . نظر داشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
meinen
/ˈmaɪ̯nən/
فعل گذرا
[گذشته: meinte]
[گذشته: meinte]
[گذشته کامل: gemeint]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
نظر داشتن
منظور داشتن، اعتقاد داشتن
مترادف و متضاد
annehmen
denken
finden
glauben
1.Der Film war gut. Was meinst du?
1. فیلم خوب بود. نظر تو چیست؟
2.Nicht das linke, sondern das rechte Auto meine ich.
2. آن سمت چپی نه، بلکه منظور من ماشین سمت راست است.
etwas ernst meinen
جدی گفتن
meinen Sie das ernst?
این را جدی میگویی؟
meinen, dass...
نظر داشتن که... [نظر کسی بودن]
Ich meine, dass unsere Regierung endlich zurücktreten sollte.
من نظرم این است که دولت ما باید در نهایت استعفا دهد.
damit meinen
از چیزی منظور داشتن
Was meinst du damit?
منظورت از آن چیست؟
etwas (Akk.) meinen
چیزی منظور بودن [مد نظر بودن]
1. Meinen Sie mich?
1. منظور شما من هستم؟
2. Welches Buch meinst du?
2. کدام کتاب مد نظرت است؟
es ernst meinen
جدی بودن
Wenn Sie es ernst meinen, wird er Sie verstehen.
اگر شما جدی باشید او (حرف) شما را خواهد فهمید.
es gut meinen
نیت خوب داشتن
Selbst Jungs, die es gut meinen, wollen dir sagen, wer du bist.
حتی پسربچهها هم که نیت خوبی دارند میخواهند به تو بگویند تو که هستی.
تصاویر
کلمات نزدیک
meineid
meine tochter ist ... jahre alt.
meine frau ist krank.
meine brille ist kaputt.
mein sohn ist ... jahre alt.
meiner ansicht nach
meinerseits
meinetwegen
meinhardt
meinpossessivpron.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان