Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . انسانی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
menschlich
/mɛnʃlɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: menschlicher]
[حالت عالی: menschlichsten]
1
انسانی
وابسته به انسان، مربوط به انسان
1.Affen zeigen viele menschliche Eigenschaften.
1. میمون ها بسیاری از خصوصیات انسانی را نشان میدهند.
2.Fehler zu machen, ist menschlich.
2. اشتباه کردن [یک خصوصیت] انسانی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
menschheit
menschenwürdig
menschenskind
menschenrecht
menschenmenge
menschlichkeit
menstruation
mental
mentalität
mentor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان