[اسم]

die Metzgerei

/mɛtsɡəˈʁaɪ̯/
قابل شمارش مونث
[جمع: Metzgereien] [ملکی: Metzgerei]

1 قصابی گوشت فروشی

مترادف و متضاد Fleischerei
  • 1.In dieser Metzgerei bekommt man gutes Fleisch.
    1. در این قصابی میتوان گوشت تازه گرفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان