[فعل]

mitbringen

/ˈmɪtˌbʀɪŋən/
فعل بی قاعده ضعیف فعل گذرا
[گذشته: brachte mit] [گذشته: brachte mit] [گذشته کامل: mitgebracht] [فعل کمکی: haben ]

1 با خود آوردن به همراه آوردن

مترادف و متضاد herbeibringen herbeischaffen überbringen
(jemandem) etwas (Akk.) mitbringen
(برای کسی) چیزی را با خود آوردن [به همراه آوردن]
  • 1. Ich gehe einkaufen. Soll ich dir was mitbringen?
    1. من به خرید می‌روم. چیزی برای تو هم با خودم بیاورم؟
  • 2. Kannst du nicht dieses Mal deinen Freund mitbringen?
    2. نمی‌توانی این بار دوستت را با خودت بیاوری؟
  • 3. Würdest du mir bitte etwas aus der Stadt mitbringen?
    3. می‌شود لطفاً برای من از شهر چیزی با خود بیاوری؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان