[اسم]

der Musikkritiker

/muːziːkrˈiːtiːkɜ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Musikkritiker] [ملکی: Musikkritikers] [مونث: Musikkritikerin]

1 منتقد موسیقی

  • 1.Er arbeitete als Musikkritiker für eine Zeitung in San Francisco.
    1. او به‌عنوان یک منتقد موسیقی برای روزنامه‌ای در "سان فرانسیسکو" کار می‌کرد.
  • 2.Er ist Dichter, Musiker und Musikkritiker.
    2. او شاعر، نوازنده و منتقد موسیقی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان