[اسم]

der Mut

/muːt/
غیرقابل شمارش مذکر
[ملکی: Mut(e)s]

1 جرئت شهامت

مترادف و متضاد Furchtlosigkeit tapferkeit
  • 1.Man braucht viel Mut, um in einem fremden Land ganz neu anzufangen.
    1. خیلی جرئت می‌خواهد که در یک کشور غریبه دوباره همه‌چیز را شروع کرد.
  • 2.Sie hat wirklich Mut.
    2. او واقعاً شهامت دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان