[اسم]

die Nachbarschaft

/ˈnaχbaːɐ̯ʃaft/
قابل شمارش مونث
[جمع: Nachbarschaften] [ملکی: Nachbarschaft]

1 همسایگی محل

  • 1.Die ganze Nachbarschaft spricht von seinem Unfall
    1. تمام محل از تصادفش صحبت می‌کند.
  • 2.Die meisten Familien in der Nachbarschaft besitzen eine Katze oder einen Hund.
    2. اغلب خانواده‌ها در همسایگی دارای یک گربه یا سگ هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان