Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . به دنبال (خود) کشیدن
2 . روی چیزی دوباره) خط کشیدن)
3 . پرورش دادن
4 . به دنبال (کسی) راه افتادن
5 . حرکت بعدی خود را انجام دادن
6 . پیروی کردن
7 . فاصله خود را کمتر کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
nachziehen
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
به دنبال (خود) کشیدن
کمی روی زمین) کشیدن)
2
روی چیزی دوباره) خط کشیدن)
3
پرورش دادن
تکثیر کردن
4
به دنبال (کسی) راه افتادن
کسی را) تعقیب کردن)
5
حرکت بعدی خود را انجام دادن
6
پیروی کردن
تابعیت کردن
7
فاصله خود را کمتر کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
nachzahlung
nachzahlen
nachwuchs
nachwort
nachwirkung
nachzählen
nachlesen
nachrichtenmagazin
nackedei
nacken
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان