[فعل]

niederschlagen

/ˈniːdɐˌʃlaːɡn̩/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: schlug nieder] [گذشته: schlug nieder] [گذشته کامل: niedergeschlagen] [فعل کمکی: haben ]

1 به زمین انداختن بازاندن

  • 1.Der Boxer schlug seinen Gegner in der ersten Runde nieder.
    1. مشت‌زن حریفش را در اولین دور بازاند.
  • 2.Der Regen hat das Getreide niedergeschlagen.
    2. باران غله را به زمین انداخت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان