[فعل]

niesen

/ˈniːzn̩/
فعل بی قاعده فعل ناگذر
[گذشته: nieste] [گذشته: nieste] [گذشته کامل: geniest] [فعل کمکی: haben ]

1 عطسه کردن

  • 1.Ich muss niesen.
    1. من باید عطسه کنم.
  • 2.Wenn jemand niest, dann wünscht man ihm „Gesundheit“!
    2. هنگامی‌که کسی عطسه می‌کند بعدش برایش آرزوی "عافیت" می‌شود!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان