Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . نیجریهای
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
nigerianisch
/nˌiːɡeːriːˈɑnɪʃ/
قابل مقایسه
1
نیجریهای
اهل کشور نیجریه
1.Das nigerianische Team bleibt gefährlich.
1. تیم نیجریهای همواره خطرناک است.
2.Ich hatte eine nigerianische Freundin.
2. من یک دوست نیجریهای داشتم.
تصاویر
کلمات نزدیک
nichtstun
nichtschwimmer
nebenrolle
nebelmeer
nebelkuh
normaltarif
nussknacker
obstanbaugebiet
obstbauer
oktoberfest
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان