Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . یادداشت کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
notieren
/noˈtiːʁən/
فعل ناگذر
[گذشته: notierte]
[گذشته: notierte]
[گذشته کامل: notiert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
یادداشت کردن
یادداشتبرداری کردن، نتبرداری کردن
1.Er notierte die Namen der Teilnehmer.
1. او اسامی شرکتکنندگان را یادداشت کرد.
2.Ich notierte die Informationen auf meinem Schreibblock.
2. من اطلاعات را در دفترچهام یادداشت کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
notfalls
notfallambulanz
notfall
notendurchschnitt
notebook
notierung
notiz
notizblock
notizbuch
notizzettel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان