[حرف ربط]

ohne zu

/ˈoːnə tsˈuː/

1 بدون اینکه بدون آنکه

  • 1.Du kannst diesen Roman nicht lesen, ohne zu weinen.
    1. تو بدون اینکه گریه نکنی نمی‌توانی این رمان را بخوانی.
  • 2.Möchten Sie fortsetzen ohne zu speichern?
    2. بدون اینکه ذخیره کنید می‌خواهید ادامه دهید؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان