[فعل]

optimieren

/ɔptiˈmiːʁən/
فعل گذرا
[گذشته: optimierte] [گذشته: optimierte] [گذشته کامل: optimiert] [فعل کمکی: haben ]

1 کارآمد کردن بهبود بخشیدن

مترادف و متضاد bessern verbessern
  • 1.Die Firma optimierte ihre Strategie, um mehr Umsatz zu erzielen.
    1. شرکت برای رسیدن به فروش بیشتر راهبردش را کارآمد کرد.
  • 2.Sie haben die Erziehung in der Gruppe optimiert.
    2. آن‌ها آموزش گروه را بهبود بخشیدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان