[اسم]

die Pünktlichkeit

/ˈpʏŋktlɪçkaɪ̯t/
غیرقابل شمارش مونث
[ملکی: Pünktlichkeit]

1 وقت‌شناسی خوش‌قولی

  • 1.Da mir Pünktlichkeit sehr wichtig ist, komme ich nie zu spät.
    1. چون وقت‌شناسی برایم خیلی مهم است، هرگز خیلی دیر نمی‌آیم.
  • 2.Unser Chef legt besonderen Wert auf Pünktlichkeit.
    2. رئیس ما اهمیت خاصی به وقت‌شناسی می‌دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان