[اسم]

der Papst

/paːpst/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Päpste] [ملکی: Papst(e)s] [مونث: Päpstin]

1 پاپ

  • 1.Der Papst forderte die Kriegsgegner auf, Frieden zu schließen.
    1. پاپ از طرفین جنگ تقاضا کرد که به صلح برسند.
  • 2.Joseph Ratzinger wurde am 19. April 2005 zum Papst gewählt.
    2. "یوزف راتسینگر" در 19 آوریل 2005 به عنوان پاپ انتخاب شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان