[صفت]

pauschal

/paʊ̯ˈʃaːl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: pauschaler] [حالت عالی: pauschalsten]

1 کلی یک‌جا

مترادف و متضاد allgemein allumfassend generell
  • 1.Eine pauschale Antwort auf diese Frage gibt es nicht.
    1. یک پاسخ کلی به این پرسش وجود ندارند.
  • 2.Unsere Versicherung bietet eine pauschale Kostendeckung.
    2. بیمه ما یک پوشش هزینه یک‌جا را ارائه می‌دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان